لحظه های زیبای پسرم، پاییز و زمستون 93
عاشق شیطنتاتم نازنین پسر سام من نمیدونی این روزا چقدر زود بزود میگذرند و من چقدر خوشحالم که تمام لحظاتم با وجود شیر مرد کوچکم سپری میشه. وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم چقدر زود گذشت اصلا باورم نمیشه داریم کم کم به تولد 5 سالگیت نزدیک میشیم ، با اینکه بیشتر روزا خیلی سخت بود اما الان خاطراتش واسم شیرینه. خدا رو شکر ، خدا رو 1000 هزار بار شکر که تو رو دارم ،بابایی رو دارم و سایه پدر و مادرمون رو اگه گاهی ناخواسته سرت داد میکشم منو ببخش اگه گاهی بهت توجه نمیکنم منو ببخش گاهی اوقات اونقدر خسته و کلافه هستم که واقعا دست خودم نیست فقط بدون عاشقتم ،بینهایت ،اما خستگی گاهی ...
نویسنده :
مامان امیرسام
11:08